Thursday, July 20, 2006

مرد ميخواهد
راهه خاکی ، گذر
تکيه بر بن بست

دراز ميکشم
خيره به ستاره اي که نبود
من شمال خواستم و اينجا !
بهتر ... شايد
ديوار بلند و من خسته تر از بودن

غلت ميزنم در رويا
بالا خواهم رفت ... ديوار !

صبح شد
فرصتی نيست بيشتر ...
کلاغ ناليد
دلم گرفت !

ببخشيد...الان ميام

src="http://c24.statcounter.com/counter.php?sc_project=2439738&java=0&security=9dddef76&invisible=0" alt="website hit counter" border="0">